عشق مامان و بابا ملینا جونمعشق مامان و بابا ملینا جونم، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

ملینا فرشته کوچولوی من

به وبلاگ من خوش اومدین

پانیذ کوچولو دنیا اومد

گل ناز من پانیذ کوچولو دنیا اومد و ما بعد از تقریبا یک ماه رفتیم دیدنش سمنان شما عاشق بچه های کوچولویی و اینقدر ذوق میکنی از دیدنشون همش میگی عزیزم چه اوچولوعه همش نازش میکردی پانیذ و بغلش میکردی و دستشو میبوسیدی همش سوال میکنی می می خوره پوشک میشه منم اوچولو بودم پوشک میشدم می می میخوردم   من ندانم که کیم   من فقط می دانم   که تویی   شاه بیت غزل زندگیم           ...
2 تير 1395

مهمونی خونه امیرعباس

لـَـحــظــه هــا خــاطـِـر ه انــد ...   زنـدگـی شـُوق تـَمـَنـائ هـَمـیـن خـاطـره هـاسـت لـحـظـه هـایـــت خـُـوش بــاد   ...
1 تير 1395

29 ماهگیت مبارک گل من

ماهگیت مبارک عروسک من خـــــواب می بینـــــم   دنیـــــا مــــال مـــن اســــت   بیــــدار میشـــــوم   و تـــــو تعبیـــرش میکنـــــی   بـــــا چشمـــــانت! ...
31 خرداد 1395

پایان 28 ماهگی و گلچینی از عکسهای 28 ماهگیت

دخترم برگ گلم غنچه ی خوش رنگ دلم دست خود را حلقه کن بر گردنم خنده زن بر چشمهای خسته ام عشق تو آواز صبح زندگی ست مهر تو آغاز لطف و بندگی ست سر گذار بر شانه های مادرت بوسه زن بر گونه های زرد من خانه ام سبز از صدای شاد توست مادرت مست ازنوازش های توست اشکهای سرد خود راپاک کن گرمی قلب مرا با جان خود دمساز کن گوش بسپاربه لالای حزین مادرت خوش بخواب دیده من تا سحر، فانوس گرم و روشن است   ...
31 خرداد 1395

قربون ژستت برم که ادای بابایی رو درمیاری موقع تلویزیون دیدن

  ای قبلگاه عشق من ...   ای نازنین ترینم ...   بی تو زیستن برایم ممکن نیست...   کاش میتوانستم از چشمهای تو سیراب شوم...   ای خورشید سرزمین عاشقی من...   دلبندم دوستت دارم برای همیشه ...     ...
31 خرداد 1395

بافتی بافتن

جیگرم به بافتن میگی فافیدن بافتنی مامان جون و ازش میگیری میگی نفاف بده من بفافم بافتنی رو میگیری دستت ادای بافتن درمیاری مثلا داری میبافی میگی مامان بیا ببین چقدر فافیدم   دل به چشمای تو بستم              تو شدی همه وجودم   عشق تو باور من شد                   با  تمام  تار و  پودم   دوستت دارم عشقم ...
31 خرداد 1395