پایان 19 ماهگی
ملینای عزیزم آنچنان به زندگی ام رنگ و بوی دلنشینی بخشیده ای که به خاطر
نمی آورم زمانی که تو را نداشتم لذت های دنیایم چه بوده است؟؟؟
خداوندا چگونه شاکر باشم نعمتی را که از به خاطر آوردن تک تک لحظات نابش
اشک در چشمانم حلقه میبندد!
لحظات شیرین و تکرار نشدنی شیطنت های دخترکم که گهگاه صبرم را نیز بر هم
میریزد!
لحظات به خواب رفتنش که آنقدر خودش را در آغوشم جابجا میکند و آنقدر پوست
لطیف بی همتایش نوازشگر دستهای خسته ام میشود که گاه من زودتر از او به
خواب میروم!
لحظات خاطره انگیز و پر لذتی که آوای دلنشین قهقه های کودکانه اش تمام فضای
خانه را پر میکند و هر چقدر خسته باشم لبخند بی مقدمه بر لبانم جاری میگردد...
لحظاتی که در نیمه های شب در حالی که بین خواب و بیداری است همچون
فرمانروایی قدرتمند صدایم میزند!
و تک تک ثانیه های با ملینا بودن که بسیار دلنشین است هرچند گاه به خاطر شب
زنده داری های پی درپی و خستگی های روزانه این نعمت بزرگ را تنها برای ثانیه
ای از یاد می برم و احساس ناتوانی میکنم.
دخترم متشکرم...
و خداوندِ مهربانتر از مهربانم عاشقانه دوستت دارم که ثانیه های زندگی ام را
اینچنین انرژی بخشیده ای و زیبا ساخته ای...
گلچینی از عکسای 19 ماهگی