تیشرت بابایی
نازنینم
بابایی چند روز رفته بود ماموریت و شما حسابی دلتنگش بودی و براش بی تابی میکردی هی
میرفتی سر کشو لباساش و لباساشو بغل میکردی بوس میکردی میگفتی بابایی کجاس چرا
نمیاد پس همش لباساشو میپوشیدی و بوس میکردی آخرم با تی شرتی که پوشیدی خوابت
برد قشنگم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی