شیطون بلا
صبح که از خواب بیدار شدیم رفتم آشپزخونه که صبحانتو آماده کنم دیدم صدات درنمیاد اومدم با این صحنه مواجه شدم نمیدونستم چه عکس العملی داشته باشم دعوات کنم بزنم بکشم تصمیم گرفتم هیچ کدوم و انجام ندم و ازت عکس بگیرم ببینی چه وروجکی بودی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی