عشق مامان و بابا ملینا جونمعشق مامان و بابا ملینا جونم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

ملینا فرشته کوچولوی من

خاطرات بیمارستان

1392/6/14 20:05
نویسنده : romina
102 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت 4 منو از ریکاوری آوردن بخش و شمارو شستن و ترو تمیز و خوشجل اومدی پیشم تا شیرت بدم اما هرکاری میکردیم تو دوقلوپ میخوری و بعد شروع میکردی به گریه کردن اون شب مامان جون پیشم موند و تا صبح تو فقط جیغ زدی و گریه کردی آخر بهت یکم شیر خشک دادیم خوردی و توپ افتادی خوابیدی ظهرم بابایی اومد مرخصمون کرد رفتیم خونه مامان جون اینا و تا 3 ماه مهمونشون بودیم به خاطر خوش اخلاقیای تونیشخند

صبح تا شب،شب تا صبح فقط گریه میکردی و به سختی یکم شیر میخوردی

اونم به خاطر این بود که کولیک داشتی و خیلی اذیت میشدی عزیز دلم

اینم عکس از اولین روزی که اومدی خونه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)